معنی زله بویئن - جستجوی لغت در جدول جو
زله بویئن
بیزار شدن، خسته شدن
ادامه...
بیزار شدن، خسته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گله بویئن
مفقود شدن یا جدا شدن بخشی از احشام از گله
ادامه...
مفقود شدن یا جدا شدن بخشی از احشام از گله
فرهنگ گویش مازندرانی
اله بویین
کنفت شدن، شرمسار شدن
ادامه...
کنفت شدن، شرمسار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سهل بویئن
تلخ و فاسد شدن میوه و غذا
ادامه...
تلخ و فاسد شدن میوه و غذا
فرهنگ گویش مازندرانی
قلم بویئن
قطع شدن، بریده شدن، شکستن دست و پا
ادامه...
قطع شدن، بریده شدن، شکستن دست و پا
فرهنگ گویش مازندرانی
زنه بیئن
زنده بودن
ادامه...
زنده بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
زل بویین
زخمی شدن بخشی از بدن بر اثر ساییده شدن با قسمت دیگر بدن
ادامه...
زخمی شدن بخشی از بدن بر اثر ساییده شدن با قسمت دیگر بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کله بیئن
سری نترس داشتن، کله شق بودن، متفکر بودن، ایستادن، با کسی
ادامه...
سری نترس داشتن، کله شق بودن، متفکر بودن، ایستادن، با کسی
فرهنگ گویش مازندرانی